Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the acf domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/u124720675/domains/gowharshadmedia.com/public_html/test/wp-includes/functions.php on line 6121

Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. بارگذاری ترجمه برای دامنه gowharshad زودتر از حد مجاز فراخوانی شد. این معمولاً نشان‌دهندهٔ اجرای کدی در افزونه یا پوسته است که خیلی زود اجرا شده است. ترجمه‌ها باید در عملیات init یا بعد از آن بارگذاری شوند. Please see Debugging in WordPress for more information. (این پیام در نگارش 6.7.0 افزوده شده است.) in /home/u124720675/domains/gowharshadmedia.com/public_html/test/wp-includes/functions.php on line 6121
گزارش Archives - صفحه 2 از 3 - گوهرشاد میدیا

2 سال قبل - 85 بازدید

در آستانه‌ی آغاز سال جدید تعلیمی در افغانستان قرار داریم،‌ اما هنوز خبری از باز شدن دروازه‌ی های مکاتب به روی دختران نیست،‌ حکومت فعلی سال گذشته در چنین روزهایی پس از ماه‌ها تعطیلی اجباری دانش‌‌آموزان دختر؛ در( ۳ حمل، ۱۴۰۱) اعلان بازگشایی مکاتب را داده بودند که بالاخره در صبح روز بازگشایی مکاتب، وزارت معارف اعلام کرد که مکاتب متوسطه و لیسه دخترانه تا امر ثانی مسدود باقی بماند. با این حال مشخص نیست که امسال برنامه‌ی حکومت برای دختران دانش‌آموز چیست؟ در این گزارش سری زدیم به دختران دانش‌آموزی که پس از سال‌ها تلاش از آموزش محروم و در کنج خانه اسیر شدند؛ اکثریت آنان پس از محرومیت از تحصیل به کار شاق و ازدواج اجباری مجبور شدند و شماری هم حتی به بیماری‌های روحی و روانی مبتلا شده اند. در همین حال فاطمه کبیری یکی از هزاران دختری است که از رفتن به مکتب محروم شده است،‌ او در صحبت با رسانه‌ی گوهرشاد از آینده‌ی مبهمی که برایش رقم خورده و شب و روزی که برایش کابوس شده است می‌گوید،‌ او حالا تنها روزنه‌ی امید اش سال جدید تعلیمی (۱۴۰۲) است. فاطمه‌ی ۱۳ ساله‌؛ دو سال است که از رفتن به مکتب محروم شده است، او امسال باید صنف هشت مکتب می‌رفت اما بخاطر فرمان‌های حکومت فعلی او بعد از تمام شدن صنف ششم دیگر نتوانست به مکتب برود. این دختر کوچک با هزاران آرزوی بر خاک نشسته هنوز هم ادامه می‌دهد و ماه‌هاست که علی‌رغم ممنوعیت حکومت، به صنف‌های طراحی، کامپیوتر و زبان انگلیسی می‌رود. او نقاشی‌های چهره‌ی که کشیده را نمایش می‌دهد و می‌گوید: «حداقل با کشیدن همین نقاشی‌ها روحیه ام هنوز ثابت است و دیوانه نشدم.» خانواده‌ی فاطمه برای ادامه‌ی تحصیل دختر شان حتی اوایل سال ۱۴۰۱ به ایران مهاجر شدند، چهار ماه در آن جا تلاش کردند تا فاطمه بتواند بازهم به مکتب برود و در آینده به اهداف اش برسد،‌ اما متاسفانه پس از ماه‌ها تلاش دولت ایران فاطمه را که یک مهاجر تازه‌وارد بود به مکاتب شان جذب نکردند و خانواده‌ی او این‌بار به امید سال جدید تعلیمی ۱۴۰۲ به افغانستان بازگشتند و منتظر حکم جدید حکومت هستند. فاطمه می‌گوید: «وقتی بی‌سواد باقی بمانی حتی در خانه‌ی خود جایگاه نداری، چه برسد که در اجتماع به فکر برابری باشی. جامعه‌ی ما که پر از فقر جنسی، فرهنگی و مالی است را تنها زنان آگاه می‌توانند اصلاح کنند.» خانم کریمی دوست دارد در آینده یک خبرنگار شود و انعکاس‌دهنده‌ی صدای زنان باشد، او می‌گوید: «روزهایی شده که جلوی آیینه می‌روم و تمرین گویندگی می‌کنم و بعضی روزها خودم را جای خبرنگاران رسانه‌های معتبر می‌گذارم.» فاطمه با آن‌که تنها یک دهه و سه سال بیشتر از عمر اش نمی‌گذرد اما با انگیزه صحبت می‌کند و می‌گوید چیزی جلودارش نیست و اگر مکاتب در سال جدید ۱۴۰۲ بازگشایی شود او این دوسال محرومیت از تحصیل را جبران می‌کند و با انگیزه‌ی مضاعف به سوی اهداف اش قدم بر می‌دارد. اثرات مخرب مسدود ماندن مکاتب؛ «نمی‌خواهم زن خانه‌دار بی‌سواد شوم» هر دختری چون فاطمه توان رفتن به کورس‌های آموزشی را ندارد و دخترانی نیز هستند که پس از مسدود ماندن دروازه‌های مکاتب، بخاطر اقتصاد ضعیف خانواده‌ی شان مجبور به کارهای شاق شدند و هر روز از سپیده‌ دم تا شامگاه مهره‌دوزی، خیاطی و گلدوزی می‌کنند تا این‌که آخر هر روز مقدار پولی را کسب کنند تا خرج «بخور و نمیر» خانواده‌ی شان را تامین کنند. فوزیه کریمی یکی از دخترانی است که بعد از محرومیت از تحصیل به مهره‌دوزی روی آورده است و بجای کتاب، صدها روز است که لباس‌های رنگارنگ مردم  و مهره در دست اوست. او می‌گوید: «هر لباسی که برای مهره‌دوزی می‌گیرم، سه روز طول می‌کشد و برای هر لباس ۲۰ تا ۳۰ افغانی دریافت می‌کنم.» خانم کریمی با آن‌که در خانواده‌ای با اقتصاد ضعیف زندگی می‌کند اما می‌گوید: «روح غنی داریم و در دوران جمهوریت امیدها در دل مان زنده بود، نصف روز مکتب می‌رفتم و نصف دیگر روز در یکی از کورس‌های آموزشی،‌ انگلیسی تدریس می‌کردم. به آینده چنان امیدوار بودم که فکر می‌کردم فقر خانواده را نابود می‌کنم و کاری می‌کنم تا دیگر هرگز مادرم برای کارگری خانه‌ی مردم نرود.» و اما او می‌افزاید،‌ با حاکم شدن حکومت فعلی نه تنها او از رفتن به مکتب محروم شده بلکه او دیگر حتی نمی‌تواند به کورس‌های آموزشی برود و تدریس کند. فوزیه دختر ۱۶ ساله‌ی است که تا صنف دهم در یکی از مکاتب دولتی هرات آموزش دیده است، او اکنون  با مادرش تنها زندگی می‌کند و پدر و برادرش به ایران برای کارگری رفته‌اند، او می‌گوید: «بخاطر فقر حتی نمی‌توانیم با مادرم به ایران مهاجر شویم، پاسپورت نداریم و بی‌سرنوشت در افغانستان باقی ماندیم.» رخساره، مادر فوزیه نیز از آینده‌ی نامعلوم دخترش در چشمانش اشک جمع شده و می‌گوید: «دخترم شب و روز درس می‌خواند و به زودی قرار بود برای کانکور آمادگی بگیرد اما حالا بخاطر حکومت فعلی، شب و روز روی مهره‌دوزی است و اگر امسال هم مکاتب مسدود باقی بماند، در آینده دخترم مثل من؛ یک زن خانه‌دار بی‌سواد می‌شود.» فوزیه در ادامه‌ی صحبت‌هایش می‌گوید، با همه‌ی این تحولات او هنوز هم به آینده امیدوار است و به هر طرف چنگ می‌زند تا بتواند از هر طریقی حداقل برای رفتن به کورس انگلیسی اش پول جمع کند و حتی در مخارج خانه به مادر پیر اش کمک کند تا او دیگر به کارهای شاق مجبور نشود. با این حال رقیه نبوی یکی دیگر از دختران دانش‌آموزی است که او نیز پس از ۹ سال آموزش با رسیدن به صنف دهم از رفتن به مکتب باز مانده است. رقیه ۱۷ سال سن دارد و با آن‌که در خانواده‌ای با اقتصاد ضعیف زندگی می‌کند اما سال‌ها با انگیزه و تلاش ادامه داده است. رقیه بعد از مسدود شدن مکاتب ناامید نشد و به فراگیری آموزش زبان انگلیسی پرداخت، او بعد از چندین ماه آموزش فشرده توانست تا مرحله‌ی امتحان تافل برسد، اما متاسفانه حکومت فعلی او را از رفتن به کورس‌های آموزشی نیز محروم کرد و حالا در باتلاق ناامیدی گوم شده است. رقیه می‌گوید: «بخاطر فقر وتنگ‌دستی حتی به کشور دیگر مهاجرت نمی‌توانیم. حالا سرنوشت من مثل مادر و خواهرم خیاطی و خامک‌دوزی شده است و تنها یک امید دارم و آن باز شدن مکاتب در بهار ۱۴۰۲ است و بس.» آموزش پنهانی دختران دانش‌آموز با این حال شمار دیگری از دخترانی نیز هستند که مخفیانه به کورس‌های زبان انگلیسی شرکت می‌کنند تا حداقل بتوانند تا باز شدن مکاتب به فراگیری زبان انگلیسی بپردازند. در میان ناامیدی‌های زیادی دختران افغانستان هنوز هم به دنبال کوچک‌ترین روزنه‌ی امید هستند. هما و راحیل دو خواهری ۱۴ و ۱۶ ساله‌ای است که هنوز خاطرات سال گذشته‌ی تعلیمی را به خاطر دارند،‌ این‌که چگونه از دروازه‌ی مکتب‌شان با گریه به خانه برگشتند. این دو خواهر؛ صنف ۸ و ۱۰ مکتب هستند و هر دو جز شاگردان نخبه‌ی صنف شان بوده اند، تا این‌که حکومت فعلی آنان را از رسیدن به اهداف زندگی شان محروم کرد. راحیل ۱۶ ساله در صحبت با رسانه‌ی گوهرشاد می‌گوید: «سال گذشته در سوم حمل پس از مسدود شدن مجدد مکاتب با گریه به خانه آمدیم،‌ وقتی مادرم ما دو نفر را در آن حالت دید او نیز گریه کرد و تا مدت‌ها افسرده شده بودیم و هیچ امیدی به آینده نداشتیم.» هما خواهر راحیل که تنها ۱۴ سال سن دارد نیز می‌گوید که هنوز شوک آن اتفاق در ذهن اش باقی مانده است و شاید تا عمر دارد فراموش نکند. این دو خواهر می‌گویند بعد از مسدود شدن مکاتب، کورس‌های آموزش زبان انگلیسی نیز به روی آنان مسدود شد و این باعث شد تا این دو تصمیم به آموزش به گونه‌ی پنهانی بگیرند. سرنوشت دختران دانش‌آموز چی خواهد شد؟ حالا بعد از گذشت ماه‌ها آموزش زبان انگلیسی؛ این دو خواهر در آستانه‌ی امتحان تافل هستند و قصد دارند بعد از گرفتن مدرک تافل‌شان با گرفتن بورسیه در خارج از کشور تحصیل کنند. هرچند این دو خواهر هنوز هم چشم به راه خبر خوش و امیدوارکننده نسبت به بازگشایی مکاتب هستند، اما با آن‌که تنها یک روز به سال جدید ۱۴۰۲ ه.ش باقی مانده است، هنوز حکومت سرپرست افغانستان حکم جدید مبنی بر بازگشایی مکاتب را صادر نکرده است. همه ساله در زمان حکومت جمهوریت با شروع سال جدید تعلیمی در سوم حمل که روز «زنگ مکتب» نام‌گذاری شده بود، هزاران دانش‌آموز دختر و پسر با کوله‌باری از امید و آرزو به مکتب می‌رفتند و سال جدید تعلیمی را آغاز می‌کردند، اما از دو سال به این طرف که حکومت فعلی مکاتب را به روی دختران مسدود کرده است، هنوز مشخص نیست که آیا امسال نیز چون سال گذشته دختران با چشمان پر از اشک به خانه باز می‌گردند و یا این‌که زنگ مکتب بعد از بیش از ۵۴۰ روز محرومیت دختران از تعلیم زده خواهد شد. گزارش: گوهرشاد

بیشتر بخوانید


2 سال قبل - 78 بازدید

نشر مکتوب وزارت تحصیلات عالی، مبنی بر مسدود شدن دانشگاه‌ها بر روی دختران رویای تحصیل هزاران دختر را نابود کرد. علی‌رغم این موضوع اما امید بازگشایی دانشگاه‌ها بر روی دختران با شروع سال تحصیلی جدید همچنان وجود داشت. اما مکتوب اخیر این وزارت مبنی بر آغاز سال تحصیلی آن هم صرف برای دانشجویان پسر، مهر دیگری بر دوام سرنوشت مبهم دختران دانشجو زد. شماری از دختران دانشجو در صحبت با رسانه گوهرشاد می‌گویند که تاکنون برای آغاز سال تحصیلی در بهارسال ۱۴۰۲ امیدوار هستند. اما تاکید می‌کنند که در بدترین حالت ممکن و در صورت قطع امید از شروع دانشگاه‌ها دست به مهاجرت خواهند زد. هر چند عدم همکاری دانشگاه‌ها برای تهیه‌ی نمرات چند ساله‌ی تحصیل، دانشجویان دختر و وضعیت اقتصادی شان آن‌ها را در مسیر مبهمی قرار داده است. حق مان؛ آرزوی مان شده ناجیه مرادی دانشجوی سال چهارم رشته‌ی روزنامه نگاری است. او می‌گوید برای او دردآور است که صنفی‌های پسر او می‌توانند به دانشگاه بروند اما او اجازه‌ی حضور به دانشگاه را ندارد. ناجیه مرادی می‌گوید: «من سال چهارم هستم و قرار بود که امسال را بخوانم و رسما فارغ‌التحصیل شوم. صنفی‌های پسر من که سه سال را با آنان زیر یک سقف درس خواندیم می‌توانند به دانشگاه بروند ولی من بخاطر جنسیت ام نمی‌توانم. آن‌ها فارغ‌التحصیل خواهند شد، اما من نه.» خانم مرادی در وضعیت سردرگمی به سر می‌برد و در ادامه می‌گوید: «دلم به تمام آن ۱۸ ماه،‌ شب و روز زحمت و تلاش‌هایم برای آمادگی امتحان کانکور و۳ سال درس دانشگاهم می‌سوزد که این همه هزینه کردم از وقت، پول و خوابم زدم، مهمانی‌ها را نرفتم. خودم را از محافل محروم کردم صرف به این جهت که در دانشگاه بهترین باشم و درس ام را به بهترین وجه ممکن بخوانم. اما حالا می‌گویند تو حق هیچی را نداری.» خواهر کوچک ناجیه صنف دوازدهم مکتب است. او نیز بنابر دستور وزارت معارف از رفتن به مکتب محروم شده است. ناجیه می‌گوید که هنوز امیدوار است که با شروع فصل بهار دانشگاه‌ها باز شود تا بتواند فارغ‌التحصیل شود. آن‌گونه که او می‌گوید مصمم است تا در داخل کشور و یا خارج از آن درس اش را به پایان برساند. ناجیه می‌گوید خانواده‌اش تصمیم گرفته است تا درصورت باز نشدن دانشگاه‌ها و مکاتب برای ادامه‌ی درس او و خواهرش کشور را ترک کند. او در طی روزهای گذشته بسیار تلاش کرده است تا بتواند نمرات سه سال تحصیلی‌اش را از دانشگاه بدست آورد اما برایش حتی اجازه‌ی ورود به محوطه‌ی دانشگاه داده نشده است. او می گوید: «رفتم دانشگاه به من گفتند تو حق نداری وارد دانشگاه شوی چون دختری. خوب من چه کنم؟ تحقیق کردم که با پول می‌شود از طریق وزارت نمرات سه ساله‌ام را بگیرم. واقعا خجالت آور است که برای بدست آوردن نتیجه‌ی تمام زحمت هایم باید پول بدهم.» در همین حال بهشته یوسفی یکی دیگر از دانشجویان دختر که سال دوم رشته‌ی مدیریت آموزشی در بامیان است. می‌گوید، سال‌ها تمام مشقت مسیرهرات تا به بامیان و دوری از خانواده را به جان خریده است تا بتواند تحصیل‌اش را به پایان برساند. رویای او نیز چون هزاران دختر دانشجو اما نابود شد. بهشته می‌گوید: «تمام هزینه‌های سفرهای تحصیلی ام را با دست‌دوزی و بافندگی مهیا می‌کردم، تا بتوانم به دانشگاه بروم. هزینه‌ی کلاس‌های آمادگی کانکور و تمام این‌ها را به عشق رفتن به دانشگاه خودم سخت کار کردم و پرداختم. شب‌ها زیر نور شمع خامک‌دوزی کردم تا بتوانم پول صنف آمادگی کانکور را بدست بیاورم. وقتی به دانشگاه قبول شدم خستگی تمام آن زحمت‌ها از تنم بیرون شد. خیلی خوشحال بودم. حالا سوالم این است که چطور وجدان شان قبول می‌کند که روی تمام این زحمت‌های مان خاک بریزند و دفن شان کنند؟» او می‌افزاید: «با این‌که می‌دانم حکومت سرپرست نمی‌گذارد ما درس بخوانیم اما باز هم امید دارم؛ خدا را چه دیدی شاید شد؛ برای منی که اگر بخواهم برم یک کشور دیگه باید تمام پولش را خودم کار کنم، خیلی سخت است. واقعا من چقدر دیگه کار کنم تا بتوانم پول ویزا، پول دانشگاه و پول ماندن به آن‌جا را به دست بیاورم.» نازنین یکی دیگراز دانشجویانی است که از تحصیل محروم شده است. او سال سوم رشته‌ی زراعت است. او می‌گوید اکنون در بدترین وضعیت روحی به سر می‌برد و ناامیدتر از هر زمان ممکن به زندگی‌اش ادامه می‌دهد. نازنین اصالتا از ولایت غور است. به قول خودش دعای امسال اش بر سر سفره‌ی هفت‌سین بازگشایی دانشگاه‌ها به روی دختران خواهد بود. او می‌گوید: «فقط دعا می‌کنم که دانشگاه‌ها بخیر به سر سال باز شود و من بتوانم دانشگاه‌ام را تمام کنم. من حالا فقط مصروف کارهای خانه هستم و این چیزی نیست که برایش برنامه‌ریزی کرده بودم.» محرومیت تحصیل برای دختران تنها معضل دانشجویانی نیست که نتوانسته‌اند دانشگاه را به پایان برسانند زیرا آن‌هایی که درس دانشگاه را تمام کرده اند نیز با چالش مواجه هستند. ملیحه سادات در یک قدمی فارغ‌التحصیلی رشته‌ی روزنامه‌نگاری قرار دارد. او می‌گوید که پایان‌نامه ‌اش رو به تکمیل شدن است اما بخاطر مکتوب ممنوعیت تحصیل برای دختران، اجازه‌ی ورود به دانشگاه برایش داده نشده و نتوانسته است تا کنون از پایان‌نامه ‌اش دفاع کند. ملیحه می‌گوید: «پایان‌نامه ‌ام را تکمیل کردم. همه چیز آماده است. رفتم دانشگاه مسوول درب ورودی دانشگاه به من گفت اگر کاری داری برو به یک مرد بگو بیاید و اسناد ات را به اداره ببرد اما تو اجازه‌ نداری به دانشگاه داخل شوی.» فراخوان بورسیه‌های تحصیلی با فرمان مسدود شدن دانشگاه‌ها به روی دختران دانشجو، شمار زیادی از کشورها از جمله ایران، پاکستان، آمریکا و کشورهای اروپایی بورسیه‌های آنلاین و حضوری را به دختران دانشجوی باز مانده از تحصیل اهدا کردند و شمار زیادی از موسسات و نهادهای داخلی و خارجی نیز زمینه‌ی کورس‌های آموزش شماری از مهارت‌ها را به شکل آنلاین فراهم ساختند. اما برای بهر‌مندی از شماری از بورسیه‌ها نیاز به نمرات دانشگاه و پاسپورت است که بخش اعظم دانشجویان دختر یا پاسپورت نداشتند و یا از سوی خانواده‌ها بنابر محدودیت‌ها نتوانستند از کشور خارج شوند و از این امتیاز نیز محروم شدند. همچنان دانشجویان دختر نتوانستند نمرات دانشگاه و یا مدرکی که ثابت کند که آن‌ها دانشجو هستند را تهیه کنند. در آزمون کانکور ولایت هرات، امسال دستکم ۷ هزار متقاضی اشتراک کردند که از این میان چهار هزار و ۷۰۰ تن شان دختران بودند. دخترانی که با سپری کردن موفقانه‌ی کانکور اما هرگز شانس ورود به دانشگاه و نشستن به صندلی دانشجویی را تجربه نکردند. آن‌ها نیز جزو قربانیانی هستند که با بدترین شرایط ممکن مکتب را به پایان رساندند اما آرزوی ورود به دانشگاه برای شان همچنان آرزو باقی مانده است. این در حالی است که تا ساعاتی دیگر سال ۱۴۰۲ هجری- شمسی آغاز خواهد شد و آرزوی هزاران دانشجو و دانش‌آموز دختر بازمانده از تحصیل این خواهد بود که مکاتب و دانشگاه‌ها به روی دختران باز شود. هزاران آرزویی که هنوز امیدوارانه بیان می‌شوند و برآورده شدنش مشخص نیست. گزارش: گوهرشاد

بیشتر بخوانید


2 سال قبل - 114 بازدید

همزمان با فرارسیدن ۲۷ حوت، روز ملی خبرنگاران در افغانستان، شماری از نهادهای حمایت‌کننده‌ی رسانه‌ها از افزایش خشونت‌ها علیه خبرنگاران در این کشور هشدار داده و می‌گویند که فعالیت کار رسانه‌ای با گذشت هر روز در افغانستان بدتر می‌شود و همچنان شماری از رسانه‌ها به دلیل مشکلات اقتصادی و نبود فضای امن کاری، مسدود شده اند. نی یا دفتر حمایت‌کننده رسانه‌های آزاد افغانستان امروز (شنبه، ۲۷ حوت) با نشر اعلامیه‌ای گفته است که بسیاری از رسانه‌ها در این کشور به دلیل محدودیت‌ها و مشکلات اقتصادی مسدود شده و صدها خبرنگار بیکار شده اند. نی تاکید کرد: «آغاز سال ۲۰۲۳ میلادی به رسانه‌ها، خبرنگاران، فعالیت‌‌ رسانه‌ای و خبرنگاری نسبتاً چالش آفرین بوده است. هنوز دیری از آغاز این ‌سال نمی‌گذرد که شاهد اوج‌گیری خشونت‌ها در برابر خبرنگاران استیم.» هفته‌ی گذشته یک انفجار در تجمع خبرنگاران در مرکز فرهنگی تبیان در شهر مزار شریف، مرکز ولایت بلخ رخ داد که در اثر آن، دو خبرنگار و کارمند رسانه‌ای کشته و ۱۶ خبرنگار دیگر زخمی شدند. قابل ذکر است که وضع محدودیت بر حق دسترسی به اطلاعات، برخورد نامناسب مسوولان حکومت سرپرست با خبرنگاران، مشکلات اقتصادی، امنیتی و برخی مسایل دیگر سبب شده تا روزنامه‌نگاران و رسانه‌ها در افغانستان نسبت به ادامه‌ی کار دل‌سرد شوند. با این وجود دفتر حمایت‌کننده رسانه‌های آزاد افغانستان از حکومت سرپرست خواسته است که به فعالیت‌های رسانه‌ای در افغانستان احترام گذاشته و نگذارند که بیشتر از این به آزادی بیان صدمه وارد شود. از سویی هم، اتحادیه‌ی ملی ژورنالیستان افغانستان نیز به این مناسبت می‌گوید که روز ملی خبرنگاران در افغانستان در حالی فرا رسیده که جامعه‌ی خبرنگاری با مشکلات زیادی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند. در ادامه آمده است که با تسلط دوباره‌ی حکومت فعلی بر افغانستان، حدود ۵۰ درصد رسانه‌ها در این کشور متوقف شده و همچنان ۵۳ درصد خبرنگاران و کارمندان رسانه‌ای شغل خود را از دست داده اند. این نهاد افزوده است: «اتحادیه‌ی ملی ژورنالیستان افغانستان، با درنظرداشت وضعیت کلی رسانه‌ها از نهادهای بین‌المللی و حکومت فعلی می‌خواهد که برای تغییر وضعیت گام‌های موثری بردارند تا باشد به نگرانی و مشکلات خبرنگاران افغانستان نقطه پایان گذاشته شود.» این دو نهاد حامی خبرنگاران در افغانستان آمار دقیق از رسانه‌های که در یک‌ونیم سال گذشته از فعالیت یا نشرات باز مانده، ارایه نکرده اند، اما اخیراً سازمان گزارشگران بدون مرز گفت که ۲۱۹ رسانه‌ی چاپی، صوتی و تصویری در این کشور از نشرات باز مانده است. این سازمان می‌افزاید که در حکومت قبلی افغانستان، ۵۴۷ رسانه وجود داشت، اما در حال حاضر تنها، ۳۲۸ رسانه در این کشور فعال است. همچنین در ماه‌های اخیر، خبرنگاران بارها از سوی افراد حکومت سرپرست در سراسر افغانستان بازداشت و یا لت و کوب شدند. آمار دقیق از تعداد خبرنگاران و فعالان رسانه‌ای که در بازداشت حکومت فعلی به سر می‌برند، در دست نیست، اما هویت این افراد تا اکنون رسانه‌ای شده است. خیر الله پرهر در ولایت خوست، مرتضی بهبودی خبرنگار افغانستانی_فرانسوی در ولایت کابل، قدرت‌الله نوری در پروان و سبحان‌الله سبحانی در تخار در بازداشت حکومت فعلی به سر می‌برند. در عین حال، ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی حکومت سرپرست گفته است که افراد بازداشت شده به دلیل کار خبرنگاری بازداشت نشده‌اند. او می‌گوید: «حکومت فعلی در زندان‌های خود هیچ‌کسی را ندارد که بخاطر فعالیت‌های خبرنگاری بازداشت شده باشد. دوسیه‌های افراد بازداشت شده جرمی می‌باشد و به برخی ارگان‌ها ارتباط می‌گیرد که آن‌ها طبعاً تحقیق می کنند.» پس از تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان، شماری از رسانه‌ها درخواست حکومت برای نشرات طبق میل آنان را نپذیرفته و فعالیت‌شان را از خارج از کشور ادامه داده‌اند. براساس یافته‌های مرکز خبرنگاران افغانستان با تسلط حکومت فعلی بر افغانستان، بیش از نیمی از مجموع ۶۰۰ رسانه‌ی صوتی، چاپی، تصویری و آنلاین به‌دلیل وضع محدودیت‌ها مسدود شده‌اند. اما عبدالحق حماد، رییس نظارت بر نشرات رسانه‌ها در وزارت اطلاعات و فرهنگ گفته که هیچ رسانه‌ای از سوی این گروه بسته نشده است. او دلیل سقوط برخی از رسانه‌ها را مشکلات اقتصادی شان عنوان کرد. آقای حماد می‌گوید که براساس آخرین سروی حکومت سرپرست، در حال حاضر ۱۶۵ رسانه‌ی صوتی و ۵۵ تلویزیون در سراسر کشور فعالیت دارند. روایتی تلخ از اعدام آزادی بیان همزمان با روز ملی خبرنگار در افغانستان یک خبرنگار زن که نخواست نامش گرفته شود، در صحبت با رسانه گوهرشاد گفت: «اولا که هم اکنون هیچ رسانه‌ای ریسک استخدام یک خبرنگار زن را نمی‌کند. من بارها به رسانه‌ها مراجعه کردم. به من گفتند متاسفانه حکومت سرپرست به ما گفته که کارمند زن نگیرید. البته من به آن‌ها حق می‌دهم چون در شرایط کنونی زن خبرنگار حق بیرون شدن از رسانه، تهیه گزارش شهری و حضور روی صفحه‌ی تلویزیون را ندارد. در نشست‌های خبری نمی‌توانند همانند مردان خبرنگار حضور یابند و هیچ رسانه‌ای نمی‌تواند برای کارمندی هزینه کند که حق هیچ گونه فعالیتی را نداشته باشد.» این زن خبرنگار تاکید کرد: «خبرنگاران اکنون بدترین وضعیت ممکن را دارند تجربه می‌کنند چه آن‌هایی که کار می‌کنند و چه بیکار هستند. کافی هست که ما به فضای مجازی چیزی علیه حکومت فعلی بنویسیم آن‌وقت به راحتی بازداشت، زندان و در نهایت هم قتل به دنبال خواهد داشت. اعضای حکومت فعلی خبرنگاران و آزادی اندیشه و بیان را حبس کردند تا جامعه مرگ تدریجی را تجربه کند.» او می‌گوید: «من در یک سال اخیر تهدیدهای زیادی را تجربه کردم. بارها از سوی استخبارات و حتی نوشته‌هایم تهدید شدم. این سبب شد تا  دیگر کلا در فضای مجازی ننویسم. متاسفانه وضعیت به این زودی‌ها بهبود نخواهد یافت و با این روندی که من شاهدش هستم ما باید برای دفن رسانه‎های آزاد و بی‌طرف، قبر آماده کنیم و فاتحه‌ی آن‌ها را بخوانیم.» او تاکید کرد که در شرایط کنونی در صورتی خبرنگاران می‌توانند دوام آوردند و فعالیت کنند که سیاست پذیرفته شده‌ی حکومت فعلی را پذیرند و هم‌راستا با آن بنویسند. این خبرنگار زن می‌گوید: «متاسفانه شماری از رسانه‌ها و خبرنگاران گویا روح خود را به اعضای حکومت فعلی تسلیم کردند و شدند غلامان بله قربان‌گوی ‌آن‌ها و این برای مسلک ما که بی طرفی و مستقل بودن پایه و اساس آن  است، یعنی مرگ خبرنگاری.» از سویی هم، وحیده رسولی یک تن از خبرنگارانی است که با روی کار آمدن حکومت سرپرست، مجبور به استعفا از رسانه‌ی خود شده است به رسانه گوهرشاد گفت: «پس از پنج ماه از شروع حکومت فعلی من کار خبرنگاری ام را آغاز کردم ولی چند ماه بیشتر نگذشت که حکومت مانع فعالیت ام شد.» او در ادامه می‌افزاید، با کار کردن چند گزارش از ظلم‌های حکومت علیه زنان، او تهدید به زندان شده است که در نهایت این تهدیدها او را مجبور به استعفا کرده است. خانم رسولی می‌گوید: «هیچ نهاد دولتی برای خبرنگاران، به‌خصوص خبرنگاران زن پاسخگو نیستند و در اکثر موارد با رفتارهای تند با ما برخورد می‌کنند.» خانم رسولی که نزدیک به یک دهه از فعالیت رسانه‌ای اش می‌گذرد، وضعیت کار روزنامه‌نگاری را به شدت نگران‌کننده عنوان می‌کند و فعالیت نهادهای حامی رسانه‌ها را نیز «سمبولیک و جانب‌دارانه» می‌خواند. وحیده رسولی در ادامه می‌گوید: «واقعیت روزنامه‌نگاری کنونی در افغانستان این است که یک زن خبرنگار دیگر نمی‌تواند با گرفتن کمره به ساحه برود و مصاحبه کند، چون از نظر گروه حاکم صحبت کردن با نامحرم ممنوع است و گرفتن عکس و فیلم گناه کبیره است.» این در حالی است که نزدیک به دو سال از روی کار آمدن حکومت سرپرست می‌گذرد و یافته‌های مرکز خبرنگاران افغانستان نشان می‌دهد که در این مدت، بیش از نیمی از مجموع ۶۰۰ رسانه‌ی صوتی، چاپی، تصویری و آنلاین به‌دلیل وضع محدودیت‌ها مسدود شده‌اند. گزارش: گوهرشاد

بیشتر بخوانید


2 سال قبل - 122 بازدید

براساس اطلاعات جدیدی که شماری از بازماندن قربانیان رویداد کشتی غرق شده‌ی حامل پناهجویان افغانستان، ایران و پاکستان در جنوب سواحل ایتالیا با رسانه گوهرشاد شریک ساخته اند، تعدادی از اجساد آنقدر در وضعیت بدی قرار دارند که به سختی شناسایی می‌شوند. آن‌ها همچنان می‌گویند که ناخدای کشتی یک تبعه‌ی پاکستان بوده که عمدا افغان‌ها را در قسمت تحتانی کشتی جابجا کرده است تا در صورت وقوع رویدادی آن‌ها متحمل خسارت شوند. این کشتی روز 26 فبروری پس از برخورد به صخره در سواحل جنوب ایتالیا متلاشی و شمار زیادی از سرنشینان آن تاکنون مفقود است. عابده جعفری؛ قربانی این سانحه محمد انور رجایی، یکی از بازماندگان قربانیان این کشتی می‌گوید که دخترکاکایش، عابده را در این سانحه از دست داده است. عابده‌ به همراه برادر 16 ساله‌اش از جمله‌ی سرنیشنان افغان این کشتی بودند. برادر 16 ساله او هنگام ویران شدن کشتی توانست خود را نجات دهد و اکنون در وضعیت روحی وخیمی به سر می‌برد. عابده، 28 سال قبل در روستای شیرداغ ولسوالی مالستان ولایت غزنی تولد شد. او هنگامی که هفت سالش بود به همراه خانواده‌اش به پاکستان مهاجر شد. تعلیمات ابتدایی را در پاکستان آموخت. برای ورود به دانشگاه و فراگیری تحصیلات عالی پس از 13 سال زندگی در پاکستان وارد افغانستان شد و زندگی را در کابل آغاز کرد. عابده آمادگی کانکور را گرفت و توانست به رشته‌ی قابلگی دانشگاه رابعه بلخی کابل قبول شود و در آن‌جا به تحصیل پرداخت. عابده پس از پایان تحصیلات در یکی از بیمارستان‌های خصوصی کابل شروع به کار کرد و به مدت یک سال رضاکارانه به کارش ادامه داد. رویای عابده کمک به مردمانی بود که در روستاهای افغانستان زندگی می‌کنند و به کم‌ترین خدمات پزشکی و پزشک‌های متخصص دسترسی ندارند. او در زمان تحصیل و پس از آن، چندین بار به روستای زادگاهش رفت و برای مردمان آن‌جا نیز خدمات پزشکی را ارائه کرد. عابده تنها در بخش طبابت فعال نبود زیرا او در سال‌های اخیر در کنار طبابت به فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی پرداخت و با نهادهای بسیاری؛ داخلی و خارجی همکاری داشت. او در زمان انتخابات با شماری از تیم‌های انتخاباتی همکاری مستقیم داشت و پس از آن نیز شروع به همکاری با نهادهای فرهنگی کرد. او از طریق این نهادها ماه‌ها برای احقاق حقوق زنان و مهمتر فرهنگ سازی جامعه دادخواهی کرد. عابده یک شخصیت اجتماعی، انسان پذیر و فعال بود که رفتار و حس همکاری او سبب شد تا دوستانی زیادی از اقوام مختلف افغانستان داشته باشد. دامنه‌ی دوستان او گسترده و فردی بود که همواره دوستانش برای حل مشکلات‌شان به او مراجعه می‌کردند. او نه تنها محبوب دوستان و اجتماع بود که در خانواده نیز سوگولی همه محسوب می‌شد. عابده فرزند یک خانواده‌ی پر جمعیت بود. او چهار برادر و شش خواهر داشت. در خانواده اگر کسی به مشکلی برمی خورد نخست از همه عابده بود که برای حل آن پیش قدم می‌شد. رویای عابده کمک به همجنسان خودش و یاری رساندن به نسل پر تلاش بود. عابده از تبعیض متنفر بود و تلاش می کرد تا با همکاری با تمام اقوام نشان دهد که انسانیت برگ طلایی بهتر زیستن است. و همین خصوصیت و تلاش‌های او سبب شد تا در هر بخشی همکاران خوبی داشته باشد. او در هفته‌های آخر برای فوق لیسانس اقدام کرد اما بنابر مشکلاتی نتوانست تحصیل را ادامه دهد. پس از تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان، عابده دیگر نتوانست فعالیت‌های فرهنگی خود را ادامه دهد و هنگامی که تشخیص داد دیگر نمی‌تواند در این مرز و بوم؛ بر بام اهدافش پرواز کند، رخت مهاجرت را بر تن کرد و تلاش کرد تا از هر راه ممکن بتواند از کشور خارج شود. او در یک و نیم سال اخیر تمام راه های خروج از افغانستان را امتحان کرد. او ماه‌ها بر مرز ایران و ترکیه و ترکیه و اروپا مشقت مسیر را به جان خرید تا بتواند موفقانه از آب‌های قاچاق عبور کند و زندگی دوباره‌ای را آغاز کند. آقای رجایی می‌گوید که دختر کاکایش عابده، سه بار برای رفتن به اروپا تلاش کرد. نخستین بار در تابستان امسال هنگامی که از مرز ایران خود را به ترکیه رساند و تلاش کرد تا از سواحل کشور ترکیه وارد اروپا شود، توسط پولیس ترکیه بازداشت و به افغانستان برگشت داده شد. عابده بار دیگر تلاش کرد و این بار پس از عبور از مرز ایران به ترکیه توانست دوباره خود را به ترکیه برساند و اما بازهم از سوی پولیس ترکیه بازداشت شد. آقای رجایی می گوید که این بار اما پولیس ترکیه او را برگشت نداد و او مدتی در ترکیه باقی ماند و پس از چندین ماه برای سومین بار تلاش کرد تا از طریق آب‌های ترکیه خود را به اروپا برساند. اما کشتی حامل او در نزدیکی سواحل جنوب ایتالیا با صخره برخورد کرد و غرق شد. عابده در سومین تلاش اش برای عبور از مسیر مرگبار قاچاق؛ جان اش را از دست داد و جسد او توسط امواج به ساحل امن ایتالیا رسید. تمام رویاهای او اما با مرگی که هرگز برایش برنامه ریزی نکرده بود، پایان یافت. قاچاق‌بر پاکستانی سفارت افغانستان در ایتالیا، در جدیدترین اعلامیه خود گفته است که از میان سرنشینان این کشتی ۹۱ تن شان افغان بوده اند، که از این میان جسد ۴۸ تن از شهروندان افغانستان تثبیت هویت شده و تا کنون برای ۴۶ تن از آنان اسناد فوتی نیز صادر کرده است. این سفارت احتمال می‌دهد که تعداد سرنشینان این کشتی ۱۸۰ تن از کشورهای افغانستان، پاکستان، ایران، فلسطین و سومالی بود. هرچند بازماندگان این سانحه تعداد سرنشینان این کشتی را بین ۲۰۰ تا۲۵۰ تن عنوان می‌کنند. آقای رجایی در پاسخ به چگونگی وقوع این سانحه می‌گوید که ناخدای این کشتی یک تبعه‌ی پاکستان بوده است و او تمام افغان‌ها را به قسمت تحتانی کشتی جابجا کرده است. و به شمول چند زن افغان، تمام شهروندان پاکستانی را به قسمت بالایی کشتی سوار کردند. رجایی می‌گوید هنگامی که آن‌ها به صد متری ساحل جنوب ایتالیا رسیدند به دلیل گارد ساحلی مجبور می‌شوند دو- سه ساعتی کشتی را خاموش کنند. پس از آن حوالی ساعت یک شب مجددا کشتی را روشن می‌کنند و با سرعت زیاد به سمت ساحل ایتالیا حرکت می‌کنند. رجایی می‌گوید به دلیل سرعت زیاد، قسمتی از زیر کشتی با صخره برخورد می‌کند و کشتی سوراخ می‌شود. آقای رجایی می‌گوید برادر عابده نخستین کسی است که متوجه می‌شود که آب به داخل کشتی نفوذ کرده است. او فورا به بقیه اطلاع می‌دهد اما قبل از آن‌که کاری از دست کسی برآید، کشتی متلاش می‌شود و شمار زیادی از افرادی که عمدتاً افغان بودند در بخش تحتانی کشتی، در آب غرق می‌شوند. او تاکید می‌کند که تمام این حوادث در ۴ دقیقه اتفاق افتاده و به دلیل عمق آب، غافگیری و ناآشنایی افراد با شنا، شمار زیادی غرق می‌شوند. رجایی می‌گوید که برادر عابده تکه چوبی پیدا کرده و خود را شنا کنان به ساحل می‌رساند. آقای رجایی می‌گوید: «ناخدای کشتی از شماری از افغان‌ها با این بهانه که شما را در قسمت (وی آی پی) یا ویژه جابجا می‌کنیم، نه و نیم هزار یورو دریافت کرده است. اما هنگام جابجایی افراد؛ نه تنها افغان‌ها را به قسمت ویژه انتقال نداده است که آن‌ها در بدترین قسمت ممکن جابجا کرده است.» این در حالی است که پلیس ایتالیا روز سه‌شنبه (۹حوت) اعلام کرد که یک مرد تبعه‌ ترکیه و دو مرد تبعه پاکستان را به اتهام قاچاق پناه‌جویان به ایتالیا بازداشت کرده است. آلبرتو لیپولیس‌، از مقامات پولیس ایتالیا گفته که این سه نفر قایق چوبی حامل پناه‌جویان را به‌رغم شرایط بد جَوی در ترکیه به آب انداخته و به سمت ایتالیا رهسپار شدند. به گفته این مقام پولیس بازماندگان این فاجعه این سه نفر را به عنوان “مقصران اصلی فاجعه” معرفی کرده‌اند. دشواری‌های شناسایی اجساد و انتقال آن به کشور مقصد دولت ایتالیا برای پیدا کردن اجسادی که تاکنون مفقود هست تیم‌های ویژه‌ی جستجورا تعیین کرده است. در این عملیات جستجو؛ هلیکوپتر و کشتی‌های گشت نیز همکاری داشته اند. آن‌گونه که آقای رجایی اطلاعات می‌دهد اجساد پیدا شده همه در تابوت‌های پلمپ شده‌ای قرار دارند که درب آن را به هیچ عنوان باز نمی‌کنند. او می‌گوید هنگامی که برای شناسایی جسد دختر کاکایش رفته به او اجازه نداده اند تا درب تابوت را باز کند. رجایی تاکید می‌کند که پولیس از تمام اجسادی که پیدا شده است عکس دارند و این عکس‌ها تنها برای بازماندگان و اقارب افرادی که جهت شناسایی مراجعه می‌کنند، نشان داده می‌شود. نبود اجازه‌ی تماس تصویری و گرفتن عکس از عکس‌هایی که از قبل از قربانیان این سانحه گرفته شده است، سبب شده تا پروسه شناسایی افراد به شدت کند پیش رود. آقای رجایی می‌گوید: «از جاهای مختلف اتریش، فرانسه، آلمان و دیگر جاها برای شناسایی اجساد می‌آیند. فقط عکس‌های اجساد است و شناسایی خیلی سخت است و خیلی سخت است که بتوانیم آنلاین به خانواده نشان بدهیم.» او تاکید می‌کند که شماری از اجساد هنوز فردی برای شناسایی آن مراجعه نکرده است. به علاوه، ایتالیایی‌ها زیاد نمی‌توانند به زبان انگلیسی حرف بزنند که این خود مشکل دیگری در افهام و تفهیم ایجاد کرده است. او می‌گوید ترجمان‌ها  بسیار اندک است. و شماری از افرادی که مراجعه می‌کنند به زبان ایتالیایی آشنا نیستند. از سویی هم جایی برای اسکان مراجعه کننده گان نیست. به سختی می‌توان هتل و یا مکانی برای بودوباش پیدا کرد. مشکل دیگری که آقای رجایی مطرح می‌کند انتقال اجساد به زادگاه قربانیان است. او می‌گوید سفارت افغانستان تاکنون گفته است که پس از تکمیل پروسه شناسایی اجساد، تمام آن‌هایی را که خانواده‌های شان موافق به انتقال به افغانستان هستند، جمعی به کشور انتقال خواهند داد. رجایی اما می‌گوید در صورتی که سفارت افغانستان در ایتالیا و سازمان ملل همکاری‌های لازم را نداشته باشند، انتقال جسد از کشور ایتالیا به افغانستان بسیار هزینه‌بر خواهد بود. او می‌گوید شماری از سازمان‌ها از هم اکنون برای انتقال جسد به افغانستان تقاضای پنج هزار یورو کرده اند. مبلغی که تقریبا تمام بازماندگان از عهده‌ی تهیه‌ی آن عاجز هستند. او می‌گوید در صورت عدم همکاری سفارت افغانستان و سازمان ملل، عابده را در ایتالیا دفن خواهند کرد. اهتزاز پرچم سفید در افغانستان زنگ مهاجرت را برای بسیاری از افغان‌ها به صدا در آورد. یک جابجایی مالامال از اجبار و ترسی که هر لحظه بیخ گوش شان خبر مرگ را فریاد می‌زد. مهاجرت و قاچاق؛ مسیری ناشناخته وسفری که پایانش یا مرگ است و یا ساحلی امن برای یک شروع دیگری از زیستن. ترس زیستن در افغانستان پس از سقوط، هزاران نفر؛ پیر و جوان، زن و مرد را در ناگزیزی‌ای قرار داد که مجبور شدند برای زنده ماندن عبوراز بدترین مسیرها؛ دریا و یا خشکه را به جان بخرند تا از جغرافیایی بنام افغانستان خارج شوند. کشتی غرق شده از سواحل جنوب کشور ایتالیا، حامل سرنشینان افغانستان، پاکستان و ایران مشتی از خروار زجرهای مهاجرت اجباری است. آن‌گونه که سازمان‌های جهانی پیشبینی کرده اند با توجه به شرایط کنونی افغانستان مسیر مهاجرت افغان‌ها تا مدت‌ها ادامه خواهد داشت و به این نزدیکی‌ها متوقف نخواهد شد. گزارش: گوهرشاد

بیشتر بخوانید


2 سال قبل - 138 بازدید

تاریخ امروز، یکی از مهم‌ترین وقایع مربوط به زنان را به ثبت رسانده است. روزی که زنان برای برابری، حقوق طبیعی و انسانی‌شان و اجتماع زن ستیز مبارزه کردند و شکوهی از قدرت و همبستگی شان را به نمایش گذاشتند. حدود ۱۵۰ سال از نخستین مبارزات زنان می‌گذرد. زنان کارگر کارخانه‌ی نساجی آمریکا که نخستین دادخواهی‌ها را برای احقاق حقوق شان کلید زدند و توانستند پس از ۳۵ سال هشتم مارچ را به عنوان روز جهانی زن ثبت تاریخ سازند. در حالی که امروز در سراسر جهان، از زنان مبارز برای موفقیت‌های شان در عرصه‌های متفاوت گرامی داشت می‌شود، زنان افغان اما محکوم به زندان سربازی شده اند که از آن صدایی جز تازیانه‌های شلاق خبری نیست. در افغانستان پس از سقوط، زنان اکنون از تمام حقوق انسانی و طبیعی خود محروم شده اند. شماری از فعالان، زنان معترض و آگاهان سیاسی در صحبت با رسانه گوهرشاد می‌گویند که افغانستان، اکنون در اسفناک‌ترین وضعیت حقوق بشری قرار دارد و جهان تنها نظاره‌گر این خشونت بوده و اقدام عملی‌ای تاکنون انجام نداده است. آنان بر این باورند که اگر چنین وضعیت ادامه یابد آسیب‌های جبران ناپذیری بر اجتماع افغانستان بخصوص زنان وارد خواهد شد که جبران پیامدهای آن در بسا موارد ناممکن خواهد بود. برگشت به عصر شلاق بافت اجتماعی افغانستان، سنتی و بیشتر بر پایه‌ی ذهنیت مردسالار استوار است. اجتماعی که تقریبا در تمام عرصه‌ها این مردان هستند که تصمیم گیرنده اند. در بیست سال فعالیت زنان در حکومت‌های قبلی زنان توانستند جایگاه خوبی برای خود ایجاد کنند. آن‌ها در تمام عرصه‌ها؛ اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی حضور چشمگیری داشتند و توانستند با اشغال بست‌های مدیریتی، ریاست و معاونت افکار عمومی را به سمت مثبت سو دهند. در افغانستان پس از سقوط نه تنها این حضور کاملا نابود شد که اکنون زنان از تمام عرصه‌های عمومی حذف شده اند. اکنون زنان حق رفتن به دانشگاه را ندارند. بیش از ۵۳۰ روز است که مکاتب بالاتر از صنف ششم بر روی دختران مسدود است. زنان از فعالیت در موسسات داخلی و خارجی منع شدند. ممنوعیت رفتن به حمام‌های عمومی و درمان توسط پزشکان مرد، حق پوشش و حضور در اجتماع و انجام فعالیت‌های مدنی و برگزاری گردهمایی های مسالمت آمیز از زنان گرفته شده است. دردناک‌ترین بخش ماجرای کنونی این است که زنان اکنون با مردان هویت پیدا می‌کنند. اگر زنان بخواهند از محدوده‌ی شهر خارج شوند و یا کشور را ترک کنند، باید یک مرد آن‌ها را همراهی کند. از زمان تسلط حکومت افغانستان تاکنون زنان به اتهام‌های گوناگون بازداشت، شکنجه و زندانی شده اند. دیگر از آن صداهای شاد و هیجان انگیز در استادیوم‌های ورزشی، خبری نیست. در عوض این مکان‌ها به محل شلاق و مجازات زنان و مردان مبدل شده‌اند. بدتر از همه این‌که مردان زیادی برای تماشای این صحنه‌ها جمع می‌شوند. و تلخ‌تر این‌که آن‌ها جز سکوت در برابر ظلم طالب هیچ کاری نمی‌توانند انجام دهند. مبیا عظیمی، فعال زن و یکی از زنان معترض در کابل در صحبت با رسانه گوهرشاد می‌گوید: «نیروهای حکومت سرپرست زندگی را بر زنان زهر ساخته است. هر کسی اکنون صدای خود را بلند کند فورا سرکوب، لت و کوب و یا زندانی می‌شود.» محمد ناطقی، یکی از اعضای هیات مذاکره کننده‌ی صلح افغانستان در قطر در صحبت با رسانه گوهر شاد می‌گوید: «این ظلمی که هم اکنون علیه زنان افغانستان جریان دارد در کل دنیا بی‌نظیر است و این تنها افغانستان است؛ یگانه کشور و سرزمینی که چنین ظلم فاحشی را بر زنان روا داشته است.» به باور او چنین منطقی که دانشگاه‌ها تنها به روی مردان و پسران باز شود و دختران از آن محروم باشند، نادرست است. همزمان سوسن انوری، فعال حقوق زن در صحبت با رسانه گوهرشاد می‌گوید که وضعیت کنونی زنان در افغانستان بر اساس تعاریف حقوق بشری و قوانین انسانی، اسفناک است. او می‌افزاید که بارها گزارش‌های مختلفی از شرایط کنون از سوی نهادهای داخلی و بین المللی به نشر رسیده اما هیچ یک تغییر مثبتی بر وضعیت زنان نیاورده است. ماهیت مبارزات زنان باتوجه به وضعیت موجود، مبارزه کار آسانی نیست. هرکس صدای اعتراض اش را بلند کند از سوی حکومت سرپرست بازداشت، شکنجه و ناپدید می‌شوند. اما هیچ مبارزه‌ای برای گرفتن حق؛ بدون قربانی به دست نیامده است. با تسلط حکومت سرپرست و اعمال محدودیت‌های گسترده بر زنان، زنان علی‌رغم تمام خطرات، به خیابان‌ها رفتند و برای حقوق شان دادخواهی کردند. ناجیه یاوری فعال زن در صحبت با رسانه گوهرشاد می‌گوید که مبارزه‌ی زنان از ابتدا تا اکنون آگاهانه و در مسیر یک خط هدفمند قرار داشته است. او می‌گوید زنان در این دادخواهی‌ها تهدید به نکاح اجباری، تحقیر، بازداشت، زندانی و شکنجه شدند اما کوتاه نیامده اند و همچنان بر مسیر حق ایستادند. او می‌افزاید: «در اجتماع مرد سالاری چون افغانستان کمتر خانواده‌ای از زن و یا دختر خود حمایت می‌کند تا به خیابان برود و اجازه می‌دهد که اعتراض کنند. زنان اما تمام محدودیت‌هایی که از محیط خانه گرفته تا بیرون را به جان خریدند و به خیابان آمدند و اعتراض کردند و این حرف کوچکی نیست.» عظیمی می‌افزاید که بارها در اعتراض‌های مدنی یک سال اخیر اشتراک داشته و بارها در جریان این اعتراض‌ها لت و کوب شده است و حتی از سوی نیروهای مسلح حکومت سرپرست تهدید به نکاح اجباری نیز شده است. او می‌گوید: «آن‌ها می‌خواهند زنان حتی نفس نکشند. به نام دین زنان را محدود کرده اند. این حق زنان نیست. ما مبارزه را برای حقوق مان ادامه می‌دهیم و از جهان می‌خواهیم تنها اعلامیه ندهد، اقدام عملی هم داشته باشد.» شجاعت و مبارزه‌ی زنان در یک و نیم سال اخیر آنقدر واضح و مُبرهن بوده که کسی نیست آن را انکار کند. به باور آقای ناطقی زنان در این مدت از تمام  توان شان در دادخواهی ها استفاده کردند. تمنا زریاب پریانی، ظریفه یعقوبی، فرحت پوپلزی، زهرا محمدی، حمیرا یوسف و الهه دلاورزی از جمله فعالان حقوق زن هستند که هفته‌ها در زندان طالبان تحت شکنجه بودند. نرگس سادات فعال زن، عالیه عزیزی مدیر زندان زنانه هرات و الهه دلاورزی دانشجوی مورد تجاوز به شمول چندین فعال مدنی مرد جزء کسانی‌اند که تاکنون در زندان حکومت سرپرست به سر می‌برند و از سرنوشت آن‌ها خبری در دست نیست. زنان قربانی نفرت جهانی نتیجه بخش بودن اعتراض‌ها و انقلاب‌ها در بخش‌های کوچک و بزرگ، همواره یکپارچگی اجتماع و حمایت همه جانبه از خواسته‌ها را می‌طلبد. در نخستین نگاه مبنی بر چشم گیر نبودن اعتراضات زنان، ممکن است انگشت اتهام به سمت مردانی نشانه رود که جای خالی حضور شان کنار زنان، آسیب‌های جبران ناپذیری را بر جای گذاشته است. مردانی که نه تنها اعلام حمایت نکردند که در مواردی این اعتراض‌ها را به سخره گرفته و نکوهش کردند. ملالی جویا استاد دانشگاه هرات می‌گوید: «هنگامی که زنان تلاش می‌کردند، صدای شان را برای حقوقی که نقض شده و از آن‌ها گرفته شده، بلند کنند، مردان گوشه‌ای ایستادند و خندیدند.» در نگاه دوم کاملا مشخص است که این تنها مردان نبودند که زنان را تنها گذاشته اند زیرا جهان علی‌رغم مشاهده‌ی خشونت دوامداری که بر زنان می‌گذرد، همچنان سکوت اختیار کرده است. خانم عظیمی بر این باور است که سازمان‌های بین‌المللی تنها به نشر اعلامیه بسنده کردند و هیچ اقدام عملی‌ای تاکنون نداشته اند. او می‌گوید: «خیلی از دوستانم از جریان اعتراض‌ها گرفتار شدند و به زندان برده شدند اما نهادهای خارجی فقط نگاه کردند و در آخر یک اعلامیه دادند که زنان معترض زندانی را آزاد کنند. این اعلامیه‌ها هرگز کافی نیست.» خانم یاوری می‌گوید: «من از جامعه جهانی هیچ توقعی ندارم. جامعه‌ی جهانی تا زمانی که پای منافع خودش در میان نباشد هرگز وارد افغانستان نمی‌شود و صدای هیچ یک از زنان افغانستان برایش مهم نیست. کمکی نمی‌خواهم چون نمی‌کنند. خواسته من از مردم افغانستان است که هوشیار شوند. سرنوشت خود شان را خودشان بدست بگیرند. درس بخوانند. تا کی دست ما به سمت کدام کشور دیگر دراز باشد.» خانم انوری می‌گوید: «متاسفانه نهادهایی که باید انجام وظیفه کنند خودشان را به خواب زدند، بارها گزارشگر ویژه حقوق بشر در سازمان ملل و نهادهای دیگر، هیات‌های مختلف در این مورد اقداماتی نمودند، متاسفانه ما نه تنها شاهد بهتر شدن وضعیت نبودیم بلکه اوضاع به حالت وخامت رسیده است.» آقای ناطقی اما بر این باور است که زنان قربانی نفرت جهانی شده اند و این سبب شده کسی صدای زنان افغان را نشنود. او می‌گوید: «هیچ کشوری علاقه ندارد تا با افغانستان و حاکمان فعلی آن کار کند و داد و دست داشته باشد. و خیلی هم از این حکومت متنفر است و زنان قربانی این تنفر جهانی شده اند. زیرا کشورها نمی‌توانند فقط به زنان کار کنند در حالی که با حکومت فعلی هیچ ارتباطی نداشته باشند. اصلا خود حکومت سرپرست اجازه نمی‌دهد. بناً برای زنان هم کار اساسی صورت نمی گیرد.» زنان در قرارداد دوحه قرارداد صلحی که بین ایالات متحده آمریکا و اعضای حکومت فعلی به امضا رسید، قرار بود که بانی صلح و خاتم جنگی باشد که سا‌ها از مردم افغانستان قربانی گرفته است. برای زنان اما گویا این قرارداد صلح، چندان صلح آمیز نبود. قرادادی که دود قرائت‌های متفاوت از آن همواره بر چشم زنان رفته است. ادعای اعضای حکومت سرپرست اما همیشه چنین بوده که تمام مواد قرارداد دوحه که مربوط به حقوق زنان می‌شود را رعایت کرده اند اما شرایط فعلی حکایت از نقض فاحش حقوق بشری زنان را دارد. آن‌ها بارها تاکید کرده اند که حقوق زنان را مطابق شریعت در نظر گرفته اند. شریعتی که برای بسیاری سوال برانگیز شده است. خانم یاوری می‌گوید: «در مورد حقوق زنان به شکل عمومی صحبت شده و این نبود جزییات سبب شده تا هر کس در هر زمان خوانش متفاوتی از آن داشته باشد.» شماری اما بر این باورند که اگر ملاک شریعت باشد، روایت حکومت سرپرست مغایر با شریعتی است که داعیه آن را دارند. خانم جویا می‌گوید: «چیزی که نقض شده این است که شریعت به زنان اجازه‌ی درس خواندن داده است. اجازه‌ی فعالیت داده است. در احادیث و روایت‌های متفاوتی گفته شده که طلب علم بر هر زن و مردی فرض است. پس چگونه آن‌ها می‌گویند شریعت این‌گونه گفته است.» او تاکید می‌کند که نقض فاحش حقوق انسانی و بشری زنان که در قرارداد دوحه ذکر شده باید از سوی امضاکنندگان و توافق کنندگان آن جدی گرفته شود. پیگیری شود و مردم افغانستان نیز باید خواهان پیگیری آن باشند. پیامد بازگشت به عصر بدویت چیست و چی باید کرد؟ پیش‌بینی دورنمای شرایط فعلی با توجه به نوعیت حکومت، عدم انعطاف‌پذیری و خط قرمزهای مشخص شده حکومت سرپرست، بسیار پیچیده نخواهد بود. تغییر خط فکری اعضای حکومت سرپرست بسیار دور از تصور است که تغییری بر وضعیت حقوق بشری زنان وارد شود. حافظه‌ی نه چندان خوب مردم افغانستان نیز مهر تایید دیگری است که بر دوام شرایط کنون می‌زند. شرایطی که مردم در دامن فقر دست و پا می‌زنند، مورد ظلم واقع می‌شوند و سکوت می‌کنند. به باور اَقای ناطقی اما حکومت و شرایط کنونی دوام نخواهد کرد. او استدلال می‌کند که: «شرایط فعلی یک استثنا است. چنین حکومتی در جهان نمونه ندارد و نمی‌تواند ادامه یابد. زیرا با هیچ اصول انسانی برابری ندارد. اما هزینه‌های خیلی سنگینی را برای مردم بر جای می‌گذارد و من از این بابت نگرانم.» از سویی با توجه به مبارزات زنان و قربانی‌هایی که تا کنون آن‌ها داده اند بعید به نظر می‌رسد که آنان از میدان دادخواهی شان کنار بروند و شرایط کنونی را بپذیرند. زیرا اگرچه این مبارزات و اعتراض‌ها منتج به نتایجی نشده است که آنان توقع داشتند اما هرگز بی‌تاثیر نبوده و امید بر این می‌رود که در آینده بتواند تغییر در وضعیت حقوق بشری شان و مهمتر اندیشه‌ی مردان بگذارد. اگرچه این روزها برای زنان دشوارترین روزهای عمرشان محسوب می‌شود اما فعالان براین باورند که زنان اگر نتوانستند از درِ خیابان به خواسته‌های شان برسند تلاش کنند تا از مسیر علم و دانش به وحشت‌سرای کنونی فایق آیند. آن‌ها تاکید می‌کنند که زنان از اندک‌ترین فرصت‌ها استفاده جویند و خانه را مدرسه ساخته و مطالعه را طریقت خود سازند. شاید امروز مردان تک تازان قدرت باشند و زنان تنها مبارزان خیابان‌ها و قربانی قوانین زن ستیزانه اما آن‌ها در نهایت تنها نخواهند ماند و تمام مبارزان و قربانی‌های آنان ثبت تاریخ خواهد شد و برای نسل‌های بعدی راه‌گشای بزرگی خواهد بود. همچنان نیاز است که جامعه جهانی، سازمان‌های حامی حقوق زنان، سازمان جهانی حقوق بشر کنار زنان مبارز افغان بایستند و صدای آنان باشند. تا مبارزات زنان افغانستان نتیجه بخش باشد. گزارش: گوهرشاد

بیشتر بخوانید


2 سال قبل - 121 بازدید

چهار و ۳۰ دقیقه بامداد روز یک‌شنبه (۷ حوت/۲۶ فبروری) ساحل «استکاتو دی کورتو» شهر کروتون ایتالیا شاهد بقایای کشتی پناه‌جویانی بود که با هزاران امید و آرزو دل به دریا زده بودند تا به مقصد امنی برسند. شمار زیادی از سرنشینان این کشتی اما هرگز به ساحل امن نرسیدند و طعمه‌ی امواج دریا شدند. رسانه‌ی گوهرشاد در صحبت با شاهدان عینی این رویداد دریافته که تاکنون ۴۸ تن از قربانیان این رویداد شامل شهروندان افغانستان می‌شود که ۱۳تن شان مربوط ولایت هرات است. گل آقا جمشیدی، یک تن از شاهدان عینی که شش روز است در محل رویداد قرار دارد می‌گوید: «کشتی پناه‌جویان ابتدا در مسیر ترکیه و یونان سوراخ می‌شود و پناجویان به کشتی دیگری انتقال داده می‌شوند؛ این کشتی هم، اما قبل از رسیدن به مقصد در جنوب ایتالیا غرق می‌شود.» آقای جمشیدی می‌گوید بر اساس آمار پولیس ایتالیا تاکنون اجساد ۶۹ تن پیدا شده که شامل ۴۸ افغان، ۳ پاکستانی، یک ایرانی، ۲ فلسطینی و باقی اجساد شامل کشورهای عراق و سومالی می‌شود. بربنیاد گفته‌های آقای جمشیدی، شاهد عینی این حادثه؛ ۴۸ جسد شناسایی شده‌ی شهروندانِ افغانستان شامل؛ ۱۴ کودک زیر ۱۸ سال، ۸- ۱۰زن و باقی شامل مردان جوان و کهن‌سال می‌شود. او می‌افزاید که ۱۳ تن افراد شناسایی شده از هرات و متباقی از ولایت های کابل، ارزگان، قندوز، زابل و پنجشیر می‌شود. جمشیدی می‌گوید، از میان ۱۳ تن از باشندگان هرات که در این حادثه کشته شده است؛ تنها ۹ تن شان اعضای یک فامیل بودند که مربوط به قریه‌ی پوران ولسوالی انجیل می‌شوند. او اضافه می‌کند باقی قربانیان شامل دو زن و دو کودک دیگر است که از ولسوالی کرخ و سایر نقاط هرات است. پیش از این سفارت افغانستان در ایتالیا شمار قربانیان این حادثه را ۶۷ تن اعلام کرده بود که از این میان ۳۲ تن شان شهروند افغانستان بودند. این سفارت در اعلامیه‌ای تاکید کرده بود که احتمالاً تعداد سرنشینان کشتی غرق شده در سواحل ایتالیا حدود ۱۸۰ تن بوده اما بازماندگان این رویداد آمار را تا ۲۵۰ تن ذکر می‌کنند. از این کشتی ۱۸۰ نفری؛ ۸۱ تن زنده باقی مانده که از این تعداد شماری در این حادثه زخمی نیز شدند و اکنون در بیمارستان شهر کروتون ایتالیا تحت درمان قرار دارند و متباقی به کمپ صلیب سرخ کشور ایتالیا فرستاده شده اند. این در حالی است که پلیس ایتالیا روز سه‌شنبه (۹حوت) اعلام کرد که یک مرد تبعه‌ ترکیه و دو مرد تبعه پاکستان را به اتهام قاچاق پناه‌جویان به ایتالیا بازداشت کرده است. آلبرتو لیپولیس‌، از مقامات پولیس ایتالیا گفته که این سه نفر قایق چوبی حامل پناه‌جویان را به‌رغم شرایط بد جَوی در ترکیه به آب انداخته و به سمت ایتالیا رهسپار شدند. به گفته این مقام پولیس بازماندگان این فاجعه این سه نفر را به عنوان "مقصران اصلی فاجعه" معرفی کرده‌اند. بررسی‌های اولیه‌ی پلیس نشان داده که بازداشت‌شدگان از هر پناه‌جو مبلغ هشت هزار یورو برای این سفر مرگ‌بار دریافت کرده بودند. آقای جمشیدی می‌گوید که عملیات نجات و جستجو برای یافتن اجسادی که هنوز مفقود هستند با کشتی و هلیکوپتر ادامه دارد. این در حالی است که کشور ایتالیا تیم ویژه‌ای را برای یافتن اجساد قربانیان، شناسایی آن‌ها و هماهنگی با بازماندگان این پناه‌جویان تعیین کرده است. پیش از این سازمان ملل متحد و سازمان داکتران بدون مرز اعلام کردند که این کشتی حدود ۲۰۰  تا ۲۵۰ نفر مهاجر از کشورهای افغانستان، ایران، پاکستان و عراق را حمل می‌کرده است. همزمان اختیارگل مشرقی‌وال، رییس انجمن افغان‌های مقیم ایتالیا روز پنج‌شنبه (۱۱ حوت) به بی‌بی‌سی گفت: همکارانش در صحبت با افغان‌هایی که در شفاخانه‌های ایتالیا بستری هستند، دریافته‌‌اند که شمار افغان‌ها در این کشتی کوچک حدود ۱۳۰ نفر بوده است. به‌گفته‌ی مشرقی‌وال، ۷۲ شهروند افغان جان باخته‌اند که از این میان، ۱۴ کودک و ۳۵ نفر دیگر زنان بوده‌اند. این در حالی است که روز شنبه (۲۹ دلو، ۱۴۰۱)، پولیس بلغارستان یک کامیون رها شده در نزدیکی صوفیه پایتخت این کشور را کشف کرد که حامل ۵۲ مهاجر «غیرقانونی» از افغانستان بود و ۱۸ تن از آنان جان باخته اند. با تسلط حکومت فعلی بر افغانستان موج تازه‌ای از مهاجرت شکل گرفت که بیشتر این افراد به ایران و پاکستان مهاجر شدند. همچنین شمار زیادی از مهاجران افغان در ایران از مسیر این کشور و ترکیه و کشورهای اروپای شرقی عازم اروپای غربی می‌شوند. شمار زیادی از این افراد اکنون یا در کشور سومی قرار دارند و یا راه پُرخطر قاچاق را به جان خریدند. به‌گفته‌ی کارشناسان، با توجه به وضعیت فعلی افغانستان روند مهاجرت شهروندان ادامه خواهد داشت.

بیشتر بخوانید


2 سال قبل - 147 بازدید

وزارت تحصیلات عالی حکومت سرپرست طی مکتوبی اعلام کرده که درس‌های حضوری دانشجویان پسر به تاریخ ۱۵ حوت سال روان خورشیدی آغاز خواهد شد. این مکتوب شام گذشته (چهارشنبه،۱۰ حوت)  در گروه‌های خبرنگاری و شبکه‌های اجتماعی به نشر رسیده است. ضیا‌الله هاشمی، سخنگوی این وزارت در صحبت با رسانه گوهرشاد، صحت این مکتوب را تاییده کرد و گفته که دانشگاه‌ها در ولایات سردسیر سر از تاریخ ۱۵ حوت به‌روی دانشجویان پسر باز می‌شود. آقای هاشمی علاوه کرد: «این تصمیم تنها مربوط دانشجویان ذکور می‌باشد و دختران دانشجو تا امر ثانی معطل بمانند.» انتظار می‌رفت تا با آغاز سمستر بهاری سال تحصیلی ۱۴۰۲، دانشجویان دختر نیز بتوانند مانند دانشجویان پسر به دانشگاه بروند وتحصیل را فرا بگیرند. اما نشر این مکتوب برای دانشجویان دخترحامل خبرهای ناامید کننده‌‌ای بود. شماری از دختران دانشجو در صحبت با رسانه گوهرشاد می‌گویند که حکومت افغانستان با تصامیم خود هر روز دختران را از حقوق قانونی و انسانی شان محروم می‌سازد و این‌گونه آن‌ها را به سمت آینده‌ی مبهم و تاریکی سوق می‌دهد. راحله دانشجوی سمسترسوم مدیریت آموزشی در ولایت بامیان می‌گوید: «حس می‌کنم دیگر عادت کردم تا خبر خوبی از این حکومت نشنوم. با نشر این مکتوب فقط بیشتر از قبل ناامید شدم و بیشتر نگران آینده‌ام هستم.» رسیدن به سمستر سوم برای راحله‌‌ی 21 ساله که باید خانه و خانواده‌اش در هرات را ترک می کرد و برای تحصیل به بامیان می‌رفت دشواری‌های خاص خودش را داشت. او یک سال تحصیلی‌اش را به دلیل جنگ در مسیر راه از دست داد و هنگامی که بار دوم خواست تحصیل اش را دوباره آغاز کند تنها یک سمستر را توانست ادامه دهد و این بار با مکتوب وزارت تحصیلات عالی حکومت سرپرست ادامه‌ی تحصیل او نا تمام باقی ماند. وزارت تحصیلات عالی حدود سه ماه پیش به اتهام عدم رعایت حجاب از سوی دختران دانشجو، درب دانشگاه‌ها را به‌روی ‌دختران بست و گفت که دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی تا امر ثانی به روی دختران و زنان بسته خواهد بود. راحله پس از این فرمان از ولایت بامیان به هرات آمد و بخاطر وضعیت اقتصادی خانواده‌اش، کار در یک تولیدی خیاطی را آغاز کرد. او می‌گوید: «بعضی از همصنفی هایم با این‌که دانشگاه تعطیل شد به بامیان ماندند و گفتند به امید خدا که درس‌ها دوباره آغاز شود اما حالا با نشر این مکتوب جدید آن‌ها مجبورند به خانه برگردند.» هراس شمار زیادی از دانشجویان دختر اکنون این است که با ادامه‌ی ممنوعیت تحصیلی دختران و محدودیت‌های خانواده، آن‌ها دیگر نتوانند هرگز به دانشگاه بروند و کتاب زندگی تحصیلی شان برای همیشه بسته شود. رویای ناتمام؛ آرزوی دانشجوشدن مان نابود شد ثریا یکی دیگر دانشجویانی است که با شنیدن خبر مسدود ماندن دانشگاه شوکه شده و امید اش را نسبت به آینده‌ی تحصیلی اش از دست داده است. زندگی تحصیلی ثریا بیش از همه دردناک است. او مکتب را درست در زمانی خواند که حامله بود و مسیر طولانی راه خانه تا مکتب را پیاده طی می‌کرد. ثریا سال‌ها با تمام این دشواری‌ها جنگید و علی‌رغم شرایط اقتصادی ضعیف، زندگی مشترک و دو تا کودک خوردسال آموزش را ادامه داد و توانست از مکتب فارغ شود. فراغت از مکتب تنها رویای ثریا نبود زیرا او برای رسیدن به هدف اش به تلاش هایش ادامه داد. ثریا می‌گوید: «از مکتب که فارغ شدم دو تا طفل داشتم و خیلی سخت بود که آمادگی کانکور بگیرم. همه به من می‌گفتند که تو حالی یک زن خانه‌دار هستی، طفل داری، درس را می‌خواهی چی کار؟» او کوتاه نیامد و در نهایت تلاش‌هایش همان چیزی را برای او رقم زد که خواهانش بود. در آزمون کانکور اشتراک کرد و توانست به رشته‌ی ادبیات زبان آلمانی قبول شود. اکنون ثریای 23 ساله دانشجوی سمستر اول دانشکده‌ی ادبیات زبان آلمانی دانشگاه هرات است. رویایی که اکنون نه بخاطر عدم تلاش بل‌که بخاطر ممنوعیت تحصیلی دختران، متوقف شده است. در آزمون کانکور امسال هرات دستکم 7 هزار متقاضی اشتراک کردند که از این میان چهار هزار و 700 تن شان دختران بودند. پریسا؛ یکی دیگر از دانشجویانی است که امسال در آزمون کانکور هرات اشتراک کرد و توانست به رشته‌ی اقتصاد قبول شود. او می گوید: «تمام دوره‌ی آمادگی کانکور را به این امید که دانشگاه می‌روم، خواندم، قبول شدم اما حالا می‌گویند حق ندارید بروید دانشگاه.» شماری از فعالان مدنی و استادان دانشگاه بر این باورند که با محدودیت‌هایی که حکومت سرپرست یکی پس از دیگری بر زنان و دختران وضع می‌کند، در سال آینده و یا چند سال دیگر به سختی شاید بتوان دختر و یا زن 12 پاس و یا لیسانسه پیدا کرد. ندا خرمی، یکی از فعلان حقوق زن در صحبت با رسانه گوهر شاد می‌گوید که شوکه کننده است که حکومت فعلی تنها اجازه می‌دهد پسران درس بخوانند و دختران را محروم می‌سازد. او می‌گوید: «نیمی از نیروی بشری جامعه که از تحصیل باز بماند، جامعه خود به خود به سمت عقب گرد می‌رود و روند توسعه و رشد؛ متوقف می‌شود. چون توسعه‌ی جامعه نیازمند این است که تمام افراد جامعه زن و مرد بتوانند آموزش ببینند و رشد کنند.» با این حال شماری از خانواده‌ها نیز در ولایت هرات در رابطه به مکتوب جدید وزارت تحصیلات عالی، ابراز نگرانی کرده و می‌گویند که اگر دختران شان در سال جدید تعلیمی از رفتن به دانشگاه و مکتب؛ چون سال گذشته محروم شوند، آنان مجبور به مهاجرت خواهند بود. غلام رسول محمدی، مرد ۵۰ ساله‌ای است که صاحب دو دختر و یک پسر است، او می‌گوید: «دخترانم هر دو مکتبی هستند، یکی صنف ۸ مکتب و دیگری صنف ۱۰ مکتب است. سال‌ها روی تحصیل دخترانم تلاش کردم تا باسواد شوند، اما دو سال است که از درس محروم هستند و بی‌سرنوشت شدند.» او در ادامه‌ی‌ می‌افزاید، با آن‌که مهاجرت هزینه‌‌های گزافی را به همراه دارد اما‌ برای آینده‌ی دو دخترش مجبور به مهاجرت به ایران است. این در حالی است که بیش از ۵۳۰ روز است که دروازه‌های مکاتب دخترانه بالاتر از صنف ششم نیز مسدود است. دختران از ثبت نام در دانشگاه های خصوصی نیز منع شده اند. یادداشت: اسامی تعدادی از منابع به دلیل امنیتی در گزارش مستعار است.

بیشتر بخوانید


2 سال قبل - 156 بازدید

به مناسبت ۲۵ نوامبر، روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان؛ فعالان حقوق زن در داخل و خارج افغانستان از افزایش خشونت‌ها علیه زنان، با به قدرت رسیدن حکومت فعلی انتقاد می‌کنند. آنان از سازمان ملل و جامعه‌ی جهانی خواستار رسیدگی به وضعیت زنان در افغانستان شدند. همزمان با این روز شماری از فعالان حقوق زن،‌ در صحبت با رسانه‌ی گوهرشاد، پیام خود را برای زنان افغانستان چنین بیان کردند: حمیرا رضایی، دانشمند و کاشف داروی برای درمان بیماری پری‌اکلامپسیا و همچنان رییس شورای جهانی هزاره‌ها در بریتانیا: امروز روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان است. زنان در افغانستان در ۲۰ سال گذشته به طرز باورنکردنی برای حقوق خود در جامعه افغانستان مبارزه کردند. زنان در حال حاضر همه‌ی حقوق اولیه انسانی خود را دوباره تحت رژیم گروه حاکم از دست داده اند. خشونت علیه زنان در افغانستان به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. با فروپاشی جامعه مدنی و سیستم قضایی، هیچ مکانی برای حمایت از زنان در کشور وجود ندارد. هرگز حمایت از زنان افغانستان تا این اندازه مهم نبوده است. من امیدوارم که زنان در افغانستان همیشه به یاد داشته باشند که ما دوشادوش آن‌ها مبارزه خواهیم کرد تا آن‌ها دوباره به حقوق خود در جامعه دست یابند. زنان افغانستان همیشه قوی بودند، همیشه برای حق خود مبارزه کردند و ثابت کرده اند که می‌توانند جامعه‌ای مانند افغانستان را رهبری کنند. ما به مبارزه برای پایان دادن به خشونت علیه تمام زنان افغانستان ادامه خواهیم داد. شکردخت جعفری، پژوهشگر و مخترع سیستم سه بعدی برای درمان سرطان: پیام من به زنان افغانستان این است که حکومت ظالم ماندگار نیست و بالاخره این دوران هم به سر می‌رسد. این مهم است که بانوان ما روحیه خود را از دست ندهند و برای زندگی اجتماعی پس از این بحران خود را آماده بسازند. کوشش کنند، در خانه هم که شده از دانشگاه‌ها و مکاتب آنلاین استفاده کنند و سطح دانش و مهارت خود را افزایش دهند. دنیا تقریبا تبدیل شده به یک دهکده‌ی جهانی و فقط کسانی می‌توانند بهتر زندگی کنند که خود را در سطح استاندارد بین المللی آماده بسازند و این امکان دارد اگرچه سخت است. اگر کاری برای رفع محدودیتها صورت نگیرد، ما با چندین نسل بی‌سواد مواجه خواهیم شد که کشور را از این هم بیشتر به عقب خواهند برد. فاطمه اکبری، معاون اجتماعی پیشین ولایت دایکندی: ۲۵ نوامبر ۲۰۲۲ متفاوت تر از هر سال برای زنان افغانستان است. خشونت بدترین پدیده‌ای است که امروز از سوی گروه سیاه حاکم، زنان آزاده و شجاع افغانستان را هدف قرار داده و از آن‌ها قربانی گرفته است. ۲۵ نوامبر، یاد روز تاریخ شجاعت، ایستادگی زنان آزاده در برابر ظلم و ستم بوده و این تاریخ به صورت عینی امروز در جغرافیای افغانستان توسط زنان بیدار افغانستان زنده شده است‌. اگر چه گروه سیاه و جاهل صدای رسای زنان افغانستان را خفه می‌سازند اما مطمئن هستم روزی صدای باروت، چپاول و زورگویی از بین خواهد رفت. منصوره واثق: فعال حقوق زن زنان نیمی از جمعیت جامعه‌ی افغانستان را تشکیل می‌دهند هیچ فردی حضور زنان را انکار کرده نمیتواند. زنان با حضور فعال و شجاعانه خود برای یک زندگی بهتر و جامعه آگاه مبارزه کرده /می‌کند. مبارزه برای عدالت اجتماعی رسالت ماست. سکینه حسینی، نماینده‌ی مردم در شورای ولایتی هرات-حکومت جمهوریت: دختران و زنان دلیر و قهرمان سرزمین من! دنیا در این شرایط شرمنده‌ات است. اما باور دارم که هرگز از یاد نخواهی برد وعده‌ی پروردگار متعال را که فرمود: «وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى- انسان با سعی و تلاش به مقصد می‌رسد.» دختران و زنان سرزمینم! تبریک و خدا قوت می‌گویم به استقامت‌تان هم چون کاج سبز و با اُبُهَت  ایستاده‌اید. «اِنّ مَعَ العُسْرِ یسْراً- پایان هر سختی آرامش است.» ما با تلاش و امید دست در دست هم می‌دهیم. یک صدا دوباره شکوفا خواهیم شد و سرنوشت مان را تغییر خواهیم داد. در تاریخ ثبت خواهیم کرد که دنیا چطور ما را فراموش و ما را معامله کرد، هم چون شیشه هر چه ریزتر شویم بُرنده‌تر خواهیم شد. یک صدا فریاد می‌زنیم سکوتت را بشکن. دنیا با من همراه شو، فریاد بزن، قربانی شدن زنان و دختران افغانستان بس است. آرزو عزیزی، استاد دانشگاه و فعال حقوق زن: زنان افغان سال‌ها با دشواری‌های زیادی؛ جنگ، ناامنی، فقر و نابرابری ساخته‌اند. اکنون به عنوان یک انسان در جامعه زندگی می‌کنند و خواهان حقوق شرعی و انسانی خود هستند. جامعه با زنان مسلمان، آگاه، توانمند و شجاع که رسالت خویش را می‌شناسند و تلاش می‌کنند،‌ می‌تواند آینده‌ی روشن داشته باشد.

بیشتر بخوانید


3 سال قبل - 154 بازدید

نمایشگاه سالانه‌ی «هنرمهر» در مکتب خصوصی«رسالت ۲» در هرات برگزار شد. سه دانش‌آموز دختر و شش دانش‌آموز پسر آثار‌شان را در این نمایشگاه به نمایش گذاشتند. صد اثر شامل؛ ۶۰ تابلوی نقاشی و ۴۰ تابلوی خوشنویسی تلاش یک سال اخیر این دانش آموزان است که به سبک‌های رئالیسم، کوبیسم، سه بعدی، خط نستعلیق، نسخ و نستعلیق شکسته، کشیده شده است. روح الله محمدی، استاد هنر درمکتب رسالت و راهنمای این دانش‎‌آموزان، هدف از برگزاری این نمایشگاه را معرفی توانمندی و استعداد دانش‌آموزان این مکتب در عرصه‌ی هنر عنوان می‌کند. او می‌گوید علاقه و استعداد این دانش آموزان سبب شد تا آنها فراتر از برنامه‌ی درسی معارف، مضمون هنر را بیاموزند و در راستای خلق آثارفوق العاده‌ی هنری گام بردارند. چهره، مهم‌ترین بخش نقاشی‌های این نمایشگاه است. بخشی که با توجه به شرایط فعلی، محدودیت‌هایی بر آن وضع شده است. محمدی اما با این باور که هنر سبب خلق زیبایی می‌شود، می‌گوید که باید هنر به گونه‌ی درست آن به بزرگان معرفی شود تا محدودیت‌ها برداشته شود. او می‌گوید: «حیف است که این استعدادها (دانش‌آموزان) نادیده گرفته شود و ما از دولت می‌خواهیم که هنر و هنرمند را حمایت کند.» سارا سروری،  دانش‌آموز صنف نهم مکتب رسالت است. ۴۰ اثر از نقاشی‌های این نمایشگاه را او کشیده است. اکثر نقاشی‌ها چهره و با سیاه قلم کشیده شده است. سارا یک و نیم سال است که نقاشی می‌کشد و در این مدت آثاری از او نیز به فروش رفته است. او می‌گوید:« قبلا بیشتر روی چهره کار می‌کردم اما حالا بخاطر شرایط بیشتر منظره و حیوانات می‌کشم.» این تنها محتوای نقاشی‌ها نیست که از محدودیت‌های اخیر متاثر شده زیرا ظرف یک سال گذشته اکثرهنرمندان حاشیه‌نشین و در بسا موارد ذوق سابق را ندارند. برگزاری نمایشگاه شخصی رویای مشترک سارا و سپیده است. سپیده رحیمی، دانش‌آموز صنف نهم، از دیگر بانوانی است که آثارش به نمایش گذاشته شده است. نخستین جرقه‌ی رویای نقاش شدن برای سپیده، زمانی اتفاق افتاد که او چند سال قبل در نمایشگاهی اشتراک کرد و آنجا تصمیم گرفت تا او نیز مانند سایر هنرمندان آنچه را که می خواهد بکشد. سپیده می‌گوید:« روزهای اول آسان نبود ما حتی نمی‌توانستیم یک چشم بکشیم اما حمایت‌های فامیل و تلاش معلم‌مان سبب شد تا ما امروز اثرهای قشنگی را خلق کنیم.» ۲۰ آثار سپیده که بیشتر از منظره است و با سیاه قلم و ذغال طراحی شده در این نمایشگاه به نمایش گذاشته شده است. سهیل مونس، دانش‌آموز صنف یازدهم مکتب رسالت است. ۹ اثر خوشنویسی او شامل خط نستعلیق و نستعلیق شکسته به نمایش گذاشته شده است. دستکم شش سال است که او خطاطی می‌کند و تقریبا با تمام خطوط آشنایی پیدا کرده است. سهیل می‌گوید: «اکثرا غزل می‌‌نویسم. شرایط در حال حاضر سخت شده اما اگر وضعیت بهتر شود بازم خط، کار می‌کنم.» او برگزاری این گونه نمایشگاه‌ها را در ایجاد انگیزه برای هنرمندان موثر می‌داند. زینت مولوی‌زاده، یکی از بازدیدکنندگان این نمایشگاه می‌گوید که دختران توانمندی زیادی دارند و نباید سرکوب شوند. او می‌گوید:«احساسی که نقاشی‌ها به آدم منتقل می‌کند فوق‌العاده است و باید این توانمندی‌ها حمایت شود تا دختران هنرمند بتوانند استعداد‌شان را به همه نشان دهند.» زینت، از دولت می‌خواهد که دروازه‌های مکاتب را به روی دختران باز کند تا آنها بتوانند از آموزش بهرمند شوند. این نخستین نمایشگاهی نیست که از سوی دانش‌آموزان دختر برگزارمی‌شود. دخترانی که اکنون بیش از هر چیزی رویای رفتن به مکتب و نشستن بر چوکی صنف درسی را دارند. رویایی که هنوز مشخص نیست چه زمانی محقق شود. گزارش‌‌: رسانه گوهرشاد

بیشتر بخوانید


3 سال قبل - 185 بازدید

شماری از باشندگان قریه «بوم چهار آسیاب» ولسوالی لعل و سرجنگل ولایت غور می‌گویند که مقامات محلی از بخش حقوقی این ولسوالی، خانه‌های آن‌ها را بسته کرده و از آن‌ها خواسته‌اند که این قریه را ترک کنند. باشندگان این قریه با فرستادن عریضه‌ای به رسانه‌ها گفته‌اند که حدود هشتاد سال در این منطقه زندگی کرده‌اند و علاوه بر ساخت خانه‌، هزاران درخت مثمر و غیر مثمر را نیز کاشته‌اند، اما اکنون بنابر یک دعوای حقوقی که به ادعای آن‌ها «در برابر دریافت رشوه» از اختیار آن‌ها گرفته شده و به شخص دیگری سپرده شده است. در ادامه آمده است که در حال حاضر هر روز به تعداد ۲۰ خانه‌وار را در این فصل سردی اجبار به کوچ نموده‌اند. همچنین در عریضه آمده است که این خانواده‌ها پنج مکتوب را از دادگاه عالی در کابل، محکمه تمیز قندهار و معاونیت قضای غور آورده که تحقیق و بررسی مجدد صورت گیرد، اما تنها «جمعه خان»، مدیر حقوق و آقای حنفی، قاضی محکمه‌ی لعل و سرجنگل بخاطر زد و بندی که با وارثین صادق خان، دارد (صاحب اولیه این قریه) پرونده‌‌ی شان را جهت تحقیق و بررسی به ولایت غور روان نمی‌کنند. این خانواده‌ها که وارثین حاجی موسی است، در عریضه‌ی شان می‌گویند، وارثین صادق خان وکیل مدافع‌شان را در حکومت گذشته مسموم کرده‌اند. مردم محل در این عریضه همچنان گفته اند که قاضی محکمه و مدیر حقوق ولسوالی لعل و سرجنگل، شصت و امضای همه مردم قریه‌‌ی «بوم چهار آسیاب» را به زور گرفته است و مردم قریه را اجبار به کوچ کرده‌اند. همچنان آنان از حکومت سرپرست خواسته‌اند که در این زمینه به صدای مظلومیت‌شان گوش داده و به خواست‌شان رسیدگی کنند. از سویی علی (نام مستعار) باشنده محل به رسانه گوهرشاد گفت که حاجی موسی خان زمین‌های قریه «بوم چهار آسیاب» را از صادق خان خریده و یک سند عرفی نیز دریافت کرد. وی گفت که وارثین حاجی موسی خان بعد از وفات او، به دلیل تخریب سند قبلی، درخواست مجدد سند نموده‌اند، اما با وفات صادق خان نتوانستد سندی دیگری را از وی اخذ کنند. براساس گفته‌های این باشنده‌ی محل، دو طرف قضیه بعد از گذشت چندین سال، در زمان ریاست جمهوری حامد کرزی، به محکمه مراجعه نموده و خواهان فیصله شدن این موضوع شدند. همچنین او علاوه کرد که فردی به نام رزاق خان، یکی از وارثین صادق خان در زمان ریاست جمهوری محمد اشرف غنی، فیصله‌ی محکمه را برنده شده، اما نتواستند مردم «بوم چهار آسیاب» را کوج دهند. او گفت که مردم قریه «بوم چهار آسیاب» در مقابل حکومت آن وقت سلاح برداشته و از قریه بیرون نشدند. علی در ادامه تاکید کرد که با آمدن حکومت سرپرست، رزاق خان دوباره به محکمه مراجعه نموده و محکمه نیز فیصله نموده که مردم این محل تا ماه میزان سال جاری این منطقه را تخلیه کنند. در عین حال، عبدالرحمن بدری، سخنگوی فرماندهی پولیس غور به رسانه‌ گوهرشاد گفت که زمین در تحت دعوای حقوقی بوده که بعد از فیصله محاکم ثلاثه، فیصله اجرا شده و زمین مغصوبه از غاصب گرفته و به مالکش تسلیم داده شده است. وی تاکید کرد که کوچ اجباری از سوی افراد «امارت اسلامی» کاملا دروغ است و عاری از حقیقت می‌باشد. کوچ اجباری در برخی از ولایات دیگر نیز بر نگرانی مردم در کنار فقر و سرما اضافه شده است. پیش از این شماری از مردم ولایت پنجشیر، تخار، میدان وردک و برخی دیگر ولایات کوچ اجباری داده شده بودند. گزارش: رسانه گوهرشاد

بیشتر بخوانید